وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنْبَتَتْ مِنْ كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ (حج: ۵)
تو زمین را خشک و خاموش میبینی، امّا هنگامی که (فصل بهار در میرسد و) بر آن آب میبارانیم، حرکت و جنبش بدان میافتد و رشد و نمو میکند و انواع گیاهان زیبا و شادیبخش را میرویاند
باز بنفشه رسید جانب سوسن دو تا باز گل لعل پوش میبدراند قبا
باز رسیدند شاد زان سوی عالم چو بادمست و خرامان و خوش سبز قبایان ما
سرو علمدار رفت سوخت خزان را به تفت وز سر کوه رخ نمود لاله شیرین لقا
رفت دی رو ترش کشته شد آن عیش کش عمر تو بادا درازای سمن تیز پا
غیر بهار جهان هست بهاری نهان ماه رخ و خوش دهان باده بده ساقیا
جهان تازه و نو شد و بهار فرا رسید و ما را خبردار کرد که سالی ازعمر ما گذشت و در آستانه سالی جدید هستیم و بایستی از خود حسابرسی کنیم که سال گذشته چون رفت و چه کردیم، آیا اعمالمان در سال گذشته میزان حسناتمان را پربار نموده یا خیر؟ و آیا با افزایش عمر ما، خودمان نیز به اندازه این یک سال رشد فکری و عقلی و معنوی داشتهایم؟ و اگر چنین نبوده هم اکنون در صدد جبران برآمده همراه با خانه تکانی عید با توبه و استغفار زنگار گناه از خود بزداییم و سبکبار سال جدید را آغاز کنیم، برای رشد و ترقی مادی و معنوی خویش برای سال نو برنامه ریزی کرده و همت نماییم و از خداوند ضمن طلب آمرزش برای کوتاهیها سال قبل، برای سال جدید طلب خیر و برکت و توفیق نمائیم.
بهار که فرا میرسد به همراه خود برای کسی که چشم و دلی بینا و روشن داشته باشد، پیامها و نشانههای فراوان دارد. در پرتو قرآن بصیرت افزا دمی چند در کلاس بهار نشسته و درس میآموزیم:
بهار و نمایش قدرت الهی:
وَآيَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ (33) وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ (34) لِيَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ (یس: ۳۳-۳۵)
نشانهای (از قدرت خدا بر رستاخیز) برای آنان، زمین مرده است که آن را حیات بخشیدهایم و از آن دانههائی را بیرون آوردهایم که ایشان از آن تغذیه میکنند و در زمین باغهای خرما و انگور (و سایر درختان و گیاهان دیگر) پدیدار کردیم، و چشمهسارانی از آن بیرون آوردیم تا از میوههای آن درختان که (به صورتِ غذای آماده و بستهبندی شده بر شاخسارها ظاهر میشوند و) دست انسانها در ساختن آنها کمترین دخالتی نداشته است، تناول کنند. آیا انسانها (در برابر این همه خوراکیهای لذیذ و بینیاز از پخت و پز) سپاسگزاری نخواهند کرد؟
وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنْزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِ الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ(فصلت: ۳۹)
و از نشانههای (قدرت) خدا این است که تو زمین را خشک و برهوت میبینی، امّا هنگامی که (قطرههای حیاتبخش) آب بر آن فرو میفرستیم، به جنبش درمیآید و آماسیده میگردد (و بعدها به صورت گل و گیاه و سبزه موج میزند). آن کس که این زمین خشک و برهوت را زنده میکند، هم او مردگان را نیز (در قیامت) زنده میگرداند. چرا که او بر هر چیزی توانا است.
گفت صوفی قادر است آن مستعانکه کند سودای ما را بیزیان
آنکه آتش را کند ورد و شجرهم تواند کرد این را بیضرر
آنکه گل آرد برون از عین خارهم تواند کرد این دی را بهار
آنک زو هر سرو آزادی کندقادر است ار غصه را شادی کند
آنک شد موجود از وی هر عدمگر بدارد باقیش او را چه غم
آنک تن را جان دهد تا حی شودگر نمیراند زیانش کی شود
بهار و یاد آوری قیامت: وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ(فاطر: ۹)
خدا کسی است که بادها را روان میدارد، و بادها ابرها را برمیانگیزند، و ما ابرها را به سوی سرزمینهای موات میرانیم و آن سرزمینهای موات را دارای حیات میگردانیم. زنده گرداندن (مردگان در گورها برای حساب و کتاب) نیز به همین منوال است.
در مسند امام احمد از ابی رزین العقیلی روایت شده که:
أتیتُ رسولَ الله (ص) فقلتُ یا رسولَ الله کیف یحیی الله الموتی؟ قال أما مَررتَ بأرضٍ من أرضِکَ مُجدِبَةً ثم مررت بها مُخضِبة؟ قلتُ نعم قال کذلک النشور.... (مسند امام احمد: ۱۵۶۰۵)
نزد پیامبر خدا (ص) آمدم و پرسیدم ای رسول خدا چگونه الله مردگان را زنده میکند؟ فرمود آیا شده در دیار خود از زمین خشکی بگذری و در وقتی دیگر که بر آن گذر میکنی آن را سرسبز ببینی؟ گفتم آری فرمود زنده کردن مردگان نیز همین گونه است.
این بهار نو ز بعد برگ ریز هست برهان بر وجود رستخیز
آتش و باد، ابر و آب و آفتابرازها را میبرآرند از تراب
در بهاران رازها پیدا شود هر چه خورده است این زمین رسوا شود
بر دمد آن از دهان و و از لبشتا پدید آید ضمیر و مذهبش
رازها را میکند حق آشکارچون بخواهد رست تخم بد مکار
عبرت گرفتن از بهار و آشکار شدن رازهای زمین:
به بهار بنگر ای جان دم خود چو دانهها دان
بنشان تو دانه دم که عوض درخت آری
چو گشاد رازها را به بهار آشکارا
چه کنی بدین نهانی که تو نیک آشکاری
منابع:
-تفسیر نور، مصطفی خرمدل
-مسند امام احمد بن حنبل
-غزلیات مولوی جلال الدین رومی
-مثنوی معنوی مولوی
نظرات